روز گذشته، میلیونها آمریکایی در اعتراض به استبداد حاکم بر جامعه و دیکتاتوری ترامپ در سراسر آمریکا به خیابانها آمدند و در جایی که عدهای آن را مهد دموکراسی در دنیا مینامند، شعار دادند: «نه به پادشاهان!». ترامپ اما در واکنش به این اتفاق متوسل به هوش مصنوعی شد و در توهینی آشکار به آنها در ویدیویی که در صفحه شخصی خود به اشتراک گذاشت، با تاجی بر سر و نشسته در یک جنگنده، مردمش را مدفوعباران کرد تا حتی این گزاره که دموکراسی در حق اعتراض کردن برای آمریکاییها رعایت میشود نیز باطل شود. از طرفی در شرایطی که دموکراسی و لیبرالیسم در آمریکا با خوی دیکتاتوری ترامپ و جنگ تعرفهای او به پایان قطعی خود رسیدهاند و روح ایده محوری قبله آمال غربگرایان مرده، اصحاب برجام اما همچنان به این جسد دخیل بستهاند.
این اعتراضات پس از آن انجام میشود که ترامپ در این 9ماهی که به کاخ سفید بازگشته، دامنه اختیارات ریاست جمهوری را گسترش داده، بخشهایی از دولت فدرال را منحل کرده و نیروهای گارد ملی را علیرغم مخالفت فرمانداران ایالتی، به شهرها اعزام کرده است. او همچنین از مقامات ارشد قضایی دولت خواسته که مخالفان خود را تحت پیگرد قرار دهند. شعارهای معترضان بر روی پلاکاردها نیز مؤید همین موضوع است: «دموکراسی، نه پادشاهی» و «قانون اساسی قابل چشمپوشی نیست»؛ یکی از معترضین جمله قابل تاملی به خبرنگاران گفت: «ما نمیتوانیم روی دیوان عالی، دولت یا کنگره حساب کنیم. هر سه قوه (مقننه، مجریه و قضاییه) اکنون علیه مردم آمریکا هستند. پس ما در حال مبارزهایم.»
محبوبیت ترامپ شدیدا در حال افول است و او ابزاری شده برای دوقطبیسازی شدید در جامعه آمریکا؛ جامعهای که حالا مستعد آشوبها و درگیریهای بزرگی است؛ نظرسنجی اخیر رویترز و ایپسوس، میگوید محبوبیت او از زمان بازگشت به کاخ سفید تا امروز با افتی 7 درصدی از 47% به 40% رسیده است. نظرسنجی مشترک آسوشیتدپرس و موسسه NORC نیز بیان میکند 61% آمریکاییها نگاه منفی به عملکرد کلی دولت ترامپ دارند؛ نکته قابل تاملی که اما در این گزارش وجود دارد، آن است که علاوه بر نارضایتیهای مربوط به اشتغال، مهاجرت، اقتصاد و درمان، افکار عمومی در آمریکا از عملکرد ترامپ در قضیه فلسطین (49% مخالف به 47% موافق؛ که موافقین عمدتا از طرفداران حزب ترامپ یعنی جمهوریخواهان هستند) ناراضیاند؛ این یعنی تمدن آمریکایی که در اسرائیل نمود عینی پیدا کرده، حالا حتی نزد مردمی تحت حکومت و ممیزیها و تحریفات خودش رشد پیدا کردهاند نیز مقبولیت ندارد.
فوکویاما، نظریهپرداز مطرح آمریکایی نیز همین استبداد و حکمرانی قرون وسطایی را در جماعتی که سرخپوستان را قتل عام کردند و پایههای به اصطلاح تمدن خود را به روی خون آنان بنا کردند، از زیر تزئینات و تحریفات دید که به اشتباهش اعتراف کرد؛ او گفته بود با فروپاشی شوروی و شکست کمونیسم، لیبرالدموکراسی غربی بهعنوان آخرین و نهاییترین شکل حکومت انسانی تثبیت شده است و هیچ ایدئولوژی رقیب جدیای برای جایگزینی آن وجود ندارد. اما حالا میلیونها نفر در مهد این ایدئولوژی با شعار نه به پادشاهی علیه استبداد خیزش میکنند و مرگ دموکراسی را فریاد میزنند؛ از آن طرف رئیسجمهور منتخب همین مردم، بر خلاف اصول تجارت آزاد و بازار باز جنگ تعرفهای راه میاندازد و دخالت دولت در اقتصاد را به حداکثر میرساند؛ به بیان دیگر امروز ترامپ مهر پایانی بر لیبرالیسم آمریکایی در حوزههای مختلف زده است.
مرگ لیبرال دموکراسی یعنی آمریکا حالا یک جسد است که مراسم تدفینش را دارد بلوک شرق، به رهبری ایدئولوژیک ایران برگزار میکند؛ کشوری که مردمانش با هوشمندی تحسینبرانگیزی دههها قبل از مردمان دیگر و حتی نظریهپردازان مطرحی چون فوکویاما، علیه این ظلم قیام کردند تا امروز دنیا نیز به بهانه فلسطین بیدار شود؛ نشانههای مرگ آمریکا هم بیمعنی شدن مناسبات دنیاست که خودش شکل داده بود و حالا خودش هم آنها را قبول ندارد؛ وقتی ایران عضو NPT است و طبق آن حق غنیسازی دارد اما آمریکا این حق را به رسمیت نمیشناسد و حالا چین، روسیه و 120 کشور در اجلاس عدم تعهد، حق مکتوب غرب در برجام برای فعالسازی مکانیزم ماشه را به رسمیت نمیشناسند.
از سوی دیگر اما عدهای در داخل که همزمان با نشانههایی جدی از افول آمریکا، خود و تفکرشان را در حال حذف و پیوستن به تاریخ میبینند، همچنان به جسدی که نه حرف معناداری از او صادر میشود و نه توان انجام کاری را دارد، دخیل بستهاند؛ همان طور که قرآن کریم درباره گوساله سامری فرمود؛ جسدی بیروح که صداهای نامفهوم از آن خارج میشود؛ گوسالهپرستان 2025 اما در تناقضی آشکار، ایدهای که بیش از 3هزار سال پیش شکست خورده را با روکش روشنفکری بیش از دو دهه است به خورد مردم ایران میدهند؛ اما جز فریب و خسارت برای معیشتشان چیز بیشتری به ارمغان نیاوردهاند.