معادن نوین؛ از تهدید باطله‌ها تا فرصت طلایی رشد اقتصادی

در گذشته، باطله‌های معدنی تنها توده‌هایی بی‌ارزش از سنگ و خاک تلقی می‌شدند؛ محصول جانبی ناخواسته‌ای که پس از استخراج و جداسازی ماده معدنی اصلی، در دامپ‌ها یا سدهای باطله انباشته می‌شدند. این انباشتگاه‌ها معمولاً به‌جای سود، باری مضاعف بر دوش محیط‌زیست و اقتصاد بودند و هزینه‌های هنگفت پایش و مدیریت زیست‌محیطی را به معدنکاران و دولت‌ها تحمیل می‌کردند.
اما در دهه‌های اخیر، با ظهور مفهوم «معادن نوین»، این نگاه دگرگون شده است. کشورهای پیشرو در حوزه معدن دریافتند که همین توده‌های خاکستری، در دل خود ذخایر ارزشمند قرن بیست‌ویکم را پنهان کرده‌اند؛ از لیتیوم و مس گرفته تا طلا، عناصر نادر خاکی و آلومینیوم ثانویه. در عصر رشد خودروهای برقی و انرژی‌های تجدیدپذیر، بازنگری در باطله‌ها دیگر صرفاً یک اقدام زیست‌محیطی نیست، بلکه به فرصتی اقتصادی و راهبردی برای خلق ارزش افزوده تبدیل شده است.
باطله‌ها؛ بانک فراموش‌شده مواد معدنی
در نگاه اقتصادی، دپ‌های باطله نه زباله، بلکه نوعی انبار ثروت خاموش هستند. در بسیاری از معادن قدیمی ایران، راندمان فرآوری کمتر از ۵۰ درصد بوده و بخش قابل‌توجهی از مواد معدنی ارزشمند در باطله‌ها باقی مانده است.
بازفرآوری این باطله‌ها می‌تواند تولید معدنی تازه‌ای ایجاد کند بدون آنکه نیاز به اکتشاف جدید یا سرمایه‌گذاری سنگین در استخراج وجود داشته باشد. بر اساس تحلیل‌های اقتصادی داخلی و بین‌المللی، بازیابی باطله‌ها هزینه‌های استخراج را تا ۴۰ درصد کاهش و بازده اقتصادی پروژه‌ها را ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش می‌دهد. همچنین ایجاد واحدهای فرآوری ثانویه، علاوه بر افزایش ارزش افزوده، اشتغال پایدار و زنجیره‌های جدید درآمدی به همراه دارد.
اثرگذاری بر GDP و اقتصاد ملی
صنعت معدن ایران هم‌اکنون سهمی میان ۲ تا ۳ درصد از GDP کل کشور و حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد از GDP صنعتی دارد. ورود جدی به حوزه بازیابی باطله‌ها می‌تواند این سهم را متحول کند.
برآوردها نشان می‌دهد که بازیابی فلزات ارزشمند از باطله‌ها، تولید معدنی کشور را تا ۱۰ درصد افزایش می‌دهد و فرآوری ثانویه می‌تواند حداقل یک درصد به سهم معدن از GDP بیفزاید؛ رقمی که معادل میلیاردها دلار درآمد ملی جدید است. افزون بر این، رشد صنایع وابسته، توسعه فناوری‌های محیط‌زیستی و اشتغال‌زایی مستقیم و غیرمستقیم، تأثیر قابل‌توجهی بر اقتصاد کلان کشور خواهد گذاشت.
تحول در سیاست‌گذاری معدن و صنایع معدنی
ورود به عرصه معادن نوین، صرفاً یک تغییر فنی نیست؛ بلکه تحول در سیاست‌گذاری کلان بخش معدن و صنایع معدنی را نیز به دنبال دارد.
نخست، دولت باید در کنار اکتشاف معادن جدید، شناسایی و ارزیابی باطله‌ها به‌عنوان «ذخایر استراتژیک ثانویه» را در دستور کار قرار دهد. این نگاه، اولویت‌های سرمایه‌گذاری و بودجه‌بندی را در بخش معدن تغییر می‌دهد.
دوم، اجرای مشوق‌های مالیاتی و قانونی برای شرکت‌هایی که به بازیابی باطله‌ها می‌پردازند، از طریق معافیت‌های مالیاتی یا یارانه‌های فناوری، انگیزه ورود بخش خصوصی را افزایش می‌دهد.
سوم، سیاست‌گذاری باید به سمت توسعه فناوری‌های نوین بومی از جمله فرآوری پیشرفته، هیدرومتالورژی، فلوتاسیون ریزدانه و بازیابی عناصر نادر خاکی هدایت شود. بومی‌سازی این فناوری‌ها، ضمن کاهش وابستگی به واردات تجهیزات، توان رقابت صنعتی ایران را افزایش می‌دهد.
چهارم، لازم است مدیریت پایدار محیط‌زیست در اولویت سیاست‌های معدنی قرار گیرد. بازیابی باطله‌ها نه‌تنها از آلودگی آب‌ها و خاک می‌کاهد بلکه خطر شکست سدهای باطله را نیز کاهش می‌دهد. ایجاد چارچوب‌های نظارتی و استانداردهای زیست‌محیطی جدید در این زمینه حیاتی است.
و در نهایت، اجرای پروژه‌های بازفرآوری در معادن قدیمی می‌تواند موجب احیای اشتغال محلی و رونق اقتصاد منطقه‌ای شود و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را در عمل تقویت کند.
به زبان ساده، «معادن نوین» سیاست‌گذاران را از نگاه سنتی استخراج‌محور، به نگاه چرخه‌ای و پایدار سوق می‌دهد که در آن محیط‌زیست، فناوری و اقتصاد در یک مسیر هم‌افزا حرکت می‌کنند.
محیط زیست؛ از تهدید تا فرصت
باطله‌های معدنی از مهم‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی صنایع معدنی‌اند. این توده‌ها می‌توانند منجر به آلودگی اسیدی آب‌های زیرزمینی (ARD)، انتشار ریزگردهای فلزی و سمی و حتی شکست سدهای باطله شوند؛ فجایعی که نمونه‌های آن در برزیل و کانادا خسارات سنگینی برجای گذاشته است.
اما در رویکرد معادن نوین، همین تهدیدها به فرصت‌های زیست‌محیطی و اقتصادی تبدیل می‌شوند. بازیابی فلزات ارزشمند و استفاده از فناوری‌های تثبیت‌کننده و پوشش‌دهنده، علاوه بر کاهش آلودگی، امکان آزادسازی زمین‌های وسیع برای کاربری‌های جدید را فراهم می‌کند.
نگاه فنی؛ اکتشاف و فرآوری دوباره
پیشرفت‌های فناورانه امروز، امکان اکتشاف مجدد عناصر در باطله‌ها را فراهم کرده است. فناوری‌های ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی نوین به شناسایی دقیق‌تر عناصر پنهان کمک می‌کنند، در حالی‌که دستگاه‌های پرعیارسنجی آنلاین (Ore Sorting) خاک‌های غنی را از مواد کم‌عیار جدا کرده و برای فرآوری مجدد آماده می‌سازند.
در فرآوری، استفاده از روش‌های پیشرفته‌ای چون فلوتاسیون ریزدانه‌ها، لیچینگ زیستی و هیدرومتالورژی لیتیوم و عناصر نادر خاکی، امکان بازیابی اقتصادی عناصر باقیمانده را فراهم کرده است. برای نمونه، آفریقای جنوبی با استفاده از این فناوری‌ها توانسته است بیش از ۲۰۰ تن طلا از سدهای باطله خود بازیابی کند.
جایگاه ایران؛ از انباشت باطله تا راهبرد ملی
ایران با بیش از ۶۰۰۰ معدن فعال، انباشتگاه‌هایی در مقیاس چند میلیارد تن دارد. در استان‌هایی چون آذربایجان شرقی، زنجان، کردستان و خراسان، سدهای باطله نه‌تنها چالش زیست‌محیطی بلکه دغدغه اجتماعی شده‌اند.
با اجرای سیاست‌های «معادن نوین»، می‌توان مسیر تازه‌ای گشود: تدوین نقشه ملی پایگاه داده باطله‌ها، جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، بومی‌سازی فناوری‌های نوین فرآوری و بازیابی و طراحی مشوق‌های مالی و قانونی برای شرکت‌های فعال در این حوزه. مجموع این اقدامات می‌تواند همزمان به افزایش سهم معدن در GDP، رشد اشتغال، توسعه فناوری و بهبود محیط‌زیست بینجامد.

مقالات مرتبط

۱۳ درصد رشد در بخش معدن چگونه امکان پذیر است؟

لزوم تغییر نگاه به انفال و زنجیره ارزش معدنی: بخش معدن، به‌عنوان…

19 آبان 1404

گوهرسنگ‌ها؛ سرمایه خاموش ایران برای جهش ارزآوری

گفتگو اختصاصی با مسعود کیانی رئیس انجمن گوهرسنگ ایران: با وجود برخورداری…

19 آبان 1404

روایت فروپاشی عدالت در سایه سلطه پول و سرمایه

«هزینه بالای درمان و دارو موجب انصراف بسیاری از بیماران از درمان…

19 آبان 1404

دیدگاهتان را بنویسید